«کارخانه» عنوان یکی از مجموعه نمایشگاههای گروهی گالری محسن است که تابستان هر سال با تمرکز بر نمایش آثار در حال انجام یا کمتر دیدهشدهی برخی از هنرمندان گالری و نیز ارائهی آن دسته از آثار که در آرتفرها و نمایشگاههای بینالمللی از دید و منظر عموم، مجموعهداران، کیورتورها و منتقدان جا ماندهاند برگزار میشود. این دومین شمارهی کارخانه است و به ارائهی آثاری از ساسان ابری، مجید بیگلری، آریا تابندهپور، امیرحسین زنجانی، بهرنگ صمدزادگان، سید محمد مساوات و امیر معبد با رویکردها، مدیومها و دغدغههای منحصر به خودشان اختصاص دارد.«یکشنبهها» عنوان مجموعهای از ساسان ابری با همان تکنیک چاپ عکس آبرنگگونهاش است که در آن گلها به روایتگری میرایی آدمها و نامیرایی خاطرات مشغولاند. «یکشنبهها» با آن گلهای پرشور و امپرسیونیستیاش در عین عکاسانه بودن روحی اما نقاشانه و سرکش دارد. همنشینی پسزمینهی تیره با رنگهای گرم و سردِ پیشزمینه، تلویحا تضادها و ویژگیهای فانی جریان سیال زندگی را تعریف میکند؛ هر یکشنبه تمام میشود و در پی آن یکشنبهای دیگر از راه خواهد رسید.«صلب» در عین نمایش پایداری اما دربارهی فروپاشی است. خودنگارهی مجتبی امینی برشی ساکن از لحظهی مقاومت یک فیگور در برابر سقوط بر خانهای سست و کاغذی را نشان میدهد که هرلحظه ممکن است فرو بریزد؛ بازی نقاشانه که تمام شود پیکر تماما بر آن خانه که هماندازهی اوست فرود میآید و خانه را که زمانی موطنش بوده ویران میکند.مجید بیگلری در مجموعهی «سوگواری» با بازنمایی اتفاقات و رویدادهایی که حالا دیگر به نشانه تقلیل یافتهاند سعی در نشاندادن ناپایداری و بیاعتباری وضعیتهای اجتماعی و زیستمحیطی در قالبی فرمالیستی دارد. بیگلری تکهپارههای گذشته که دیگر فاقد هویت و روایتگری دستاولاند را نه برای ستایش، یادبود و ارج بلکه برای معناسازی، هویتبخشی دوباره و یادآوری در کنار هم مینشاند. این اشیاء با گذر زمان و رنگباختگیِ شدت رویداد، از شکوه یا شوک اولیهشان کاسته شده و «عادی» و «روزمره» شدهاند.«روز»، «شب»، «نویز» سه دستگاه بازیابیشده از سیستمهای خشککن، برش و چاپ عکس است که به نمایش تصاویر دریافتی از زمین، ماه و خورشید به سه صورت متفاوت و با سه کارکرد و سه صوت مجزا اشتغال دارند. آریا تابندهپور با زدایش بهای عکسهای دستاول و دستکاری عکسهایی که خودْ پیشتر از سوی منتشرکنندگانش دستکاری شدهاند نه به درج ارزش عکس که به ابتذال آن توجه میکند.امیرحسین زنجانی در اثر «کتواک» روایتی نقاشانه و استهزاءآمیز از عرضه و جلوهی قدرت با ضربقلمهای پرشور رنگ بههمراه ضرباهنگهای مستتر یک موسیقی نظامی دارد؛ این شخصیتها که از هر دو جناح فرودست و فرادستاند همزمان روح سرکش و رامشان در عین تمنای اقتدار علیه آن سر به شورش گذاشته است. گویی فیگورهای گاه گویا و گاه ناگویا میان انبوه لایههای رنگ، سرخورده از شکل ناب خویش گامهایشان را با هم هماهنگ میکنند.بهرنگ صمدزادگان در مجموعهی «به سوی آرمانشهر » تاویل خود از تاریخ ایران را در خیالورزی با اسناد تاریخ سیاسی ایران و سفری خیالانگیز به سمت آرمانشهری ساختگی آغاز میکند. پرسش میکند، درگیر میشود، نابود میکند، میآفریند و جبر تغییرناپذیر آبرنگ را در منافات با رویدادها، تسلیمشدنها، برد و باختها و بهتزدگیهامان در تاریخ نمیپندارد. همچون ماهیت درهمتنیدهی آبرنگ، وقایع نیز در این نقاشیها در هم میآمیزند: اتفاقاتی که هیچیک بیربط به دیگری نیست و مکررا در اشکال و زمانهای مختلف تکرار میشوند.محمد مساوات با بازی میان تصویر و تصور و ذهن و جسم و از آن سو با درهمآمیزی و امتزاج انتزاعی فیگورها و همنشینی نظم و آشفتگی با نحوهی رنگگذاری ویژهی خودش به آفرینش تصاویری نامستور از اجتماعات پیکرههایی پرداخته که رنگهای شورآفرینش شخصیتهای خیالی و روابطشان را سرزنده، شورانگیز و خودمانی جلوه میدهد.«آفریده»ی امیر معبد چیدمانی رنگورو پریده، ناقص و سست بنیاد همچون گونهای زیستی است که علیرغم بنیاد ناقص و ویژگی اتلافگر و تخریبگرش برای بقا و سیطره بر محیط و دیگر گونهها تلاش میکند. این «آفریده» که بیشباهت به ضایعاتی فاقد ارزش نیست رویکردی انتقادی نسبت به مسائل زیستمحیطی و اجتماعی دارد.