«هفت پیکر» نمایشگاهی گروهی است که از طریق بهکارگیری نظریهی دریافت، با اقتباس از مفهوم رمزگذاری/رمزگشایی استورات هال بهعنوان وسیلهای برای معناسازی ادبیات و سایر متون، به یک متن کهن فارسی جانی دوباره میبخشد، آن را میکاود و در میان میگذارد. این نظریهی فرهنگی این ایده را تقویت میکند که معنای هیچ متنی هرگز ثابت یا روشن نیست، بلکه چندین عامل ــ هم به اعتبار تولیدکننده که متن را با معنا رمزگذاری میکند و هم به اعتبار دریافتکننده که متن را رمزگشایی میکند ــ در شکل دادن به آن دخیلاند. تفسیر با توزیع، تجربهی شخصی، شرایط اجتماعی و سایر عوامل بافتی دخیل در معنابخشی و فهم، ازجمله فضا و زمان، نیز شکل میگیرد.
برای این نمایشگاه گروهی، سرپرستها شعری فارسی از قرن دوازدهم را بهعنوان نقطهی عزیمت هنرمندان و مخاطبان شرکتکننده به منظور تفسیر و تولید معنا برگزیدند. هفت پیکر را نظامی گنجوی در سال ۱۱۹۷ میلادی سروده است. این منظومه آمیزهای است از مضامین استثمار، ابهام، زیبایی، نمادگرایی، چندگانگی فرهنگی و تحقق نفس از طریق شگردهای مختلف ادبی ازجمله منش غیرخطی و داستانسرایی و حماسی. مولفهی کلیدی متن اجتماع هفت زیبارو یا هفت عروس است که شخصیت اصلی داستان، شاهزادهای قهرمان، آنها را فرامیخواند. نسب هر زیبارو به منطقهی متفاوتی از جهان برمیگردد و بهوسیلهی یک رنگ متفاوت، یک روز از هفته و یک سیاره نمایانده میشود که هریک با خلقوخوی هر دختر مطابقت دارد و شکلدهندهی شخصیت دختر و داستان رمزآمیز و حکایت اخلاقیای است که او با شاهزاده و درنهایت با خوانندگان درمیان میگذارد.
هفت هنرمند زن برای شرکت در این نمایشگاه انتخاب شدند که هریک از آنها از همان هفت منطقه یا اقلیمی انتخاب شدهاند که نظامی در شعرش نمایان کرده است: نایزا خان (پاکستان)، کویی فی (چین)، آنا خوردورکووسکایا (خوارزم/روسیه)، نژا کنز (صقلبیه/اسلوونی)، نیسن کوسنتینی (مغرب/تونس)، نینا پاپاکنستانتینو (روم/یونان) و نگین محزون (پارس/ایران).
بخشی از شعر که دربارهی هفت زیبارو است بهعنوان منبعی برای هریک از هنرمندان شرکتکننده استفاده شد، آن هم بهمنزلهی پیاموارهای برای یک کار جدید که نتایج تفاسیر هنرمندان و عمل رمزگذاری/رمزگشایی معنی را به تصویر میکشد. کار هنرمندان نمایانگر طیف وسیعی از رویکردهای خلاق، رسانهها و تفاسیر متن است بهمنظور آنکه این اثر کهن، ایدهها و ارزشهای فرهنگی را به زمینهای معاصر بیاورد. هنرمندان با فرم، مواد، ابعاد، جنبههای زمان و مکان، زبان، استعاره، حافظه، جغرافیاها و هویت بازی میکنند تا وجوه مختلف متن اصلی را بیرون بکشند، به آن بیندیشند و دربارهاش تحقیق کنند.
برای به تصویر درآوردن و بسط دادن تاثیرات نظریهی دریافت، گزیدههایی از متن اصلی در کنار تفاسیر خلاق هنرمندان به مخاطبان ارائه میشود که به بازدیدکنندگان امکان میدهد معنی را از منبع اصلی تفسیر و رمزگشایی کنند. افزودن این گزیدهها هم فرصتی فراهم میکند برای نوعی درگیری تعاملی که در اختیار هنرمندان قرار گرفته است و هم اینکه بر فهم بازدیدکنندگان از تفاسیر هنرمندان اثر میگذارد و به آن شکل میبخشد. مقصود عبارت است از میدان دادن به سطوح فراوان مشارکت و معناسازی در این عمل نظری بهعنوان وسیلهای برای تاکید بر اهمیت و کارکرد آن. این امر همواره به گوناگونیهایی در مشغولیت با معنای صریح، ضمنی و اساطیری میانجامد تا به این ترتیب بر پایهی تفاسیر موجود از ارزشهای فرهنگی و درک مفاهیمی مانند زیبایی، قهرمانی، ملیت، جنسیت و دانش، چیزی را بنا کند و به تفاسیر جدید میدان دهد و تفاسیر موجود را به چالش بکشد. علاوهبراین مطابق با رسم و رهنمون شعر حماسی قرون وسطا، هدف اصلی این نمایشگاه عبارت است از معرفی، پیشبرد و گسترش تاثیر فرهنگی و عظمت این متن کهن. بدینسان اقتباس از نظریهی دریافت بهعنوان اساس این نمایشگاه به تبادلی میان یک متن کهن، سرپرستان، هنرمندان شرکتکننده و عموم مخاطبان جان میبخشد.
علاوهبراین ماهیت چندوجهی آفرینش، تکرار و تنوع از طریق به اشتراک گذاشتن، متناسب با اعمال قرن بیست و یکمی ما در داستانگویی غیرخطی و توزیع و پیشبرد اطلاعات و ایدههاست که آفرینندگان و دریافتکنندگان مختلف سراسر جهان بر آن اثرگذارند.
همچنین نمایشگاه به تغییر زمینههای جهانی، متحدان سیاسی و مرزهای جغرافیایی در طی زمان اشاره میکند: کشور آذربایجان در همسایگی ایران نیز ادعای مالکیت نظامی، قهرمان ملی شعر ایران را دارد. بههمینترتیب هنرمندان شرکتکننده بوطیقای شهروندی، زندگی و کار در اماکن مختلف سراسر جهان و گاه دور از کشور زادگاهشان را به روش خود به کار میگیرند.
ناتاشا چاک و تورج خامنهزاده