نمایش دو نفرهی ستاره سنجری و علیرضا فانی دربارهی اقبال عکس در نحوهی بازنمایی پیرامون است: از همهمهی اتوبان مدرس، فضای سبزش را دیدن؛ از خاکستری هرروزهی آسمان، روزهای آبیاش را دیدن و از حیات، فروپاشیاش را منفعلانه نگریستن. ستاره سنجری با دو مجموعه به نامهای «در باد» و «فروپاشی» بهطور مجزا و علیرضا فانی با مجموعههای «در امتداد مدرس»، «در خلوت تهران»، «دوازده مربع آبی» و «خلوت»، که در قالب کتاب ارائه شدهاند، به نمایش عکسهایشان خواهند پرداخت.
ستاره سنجری در هر دو مجموعهاش بهطور تلویحی ویرانی و اضمحلال را داستانپردازی میکند. او در مجموعهی «در باد» به شکلی نمایشی با صحنهآرایی بیکموکاستی از قابهایی چون نقاشیهای طبیعت بیجان، و در مجموعهی «فروپاشی» به طور عیان از نابودی و تباهی پردهدری کرده است. «در باد» نمایشی کلاسیک، خوش لعاب و پر زرقوبرق اما مصنوعی از چیزهایی است که انگار در دام یک جریان ناپایدار یا در مسیر تغییر افتادهاند. در مقابل، «فروپاشی» نمایی کمینهگرا، برهنه و مدرن در ستایش اندوه دارد؛ فروپاشیِ یک زیبایی ناپایدار به دور از مرثیه و خودنمایی.
چهار مجموعهی علیرضا فانی، قابلیت تکثیر تصویر را یادآوری میکنند. «در امتداد مدرس» متشکل از شاتهایی سرسبز و زنده است که در تضاد با زمختی و چرکی بزرگراههای شهری قد علم میکنند. «در خلوت تهران» کوچه و پسکوچههای شهر تهران را در سکوتی شبیه به یک بعدازظهر جمعه مجسم میکند. در همین مسیر، «دوازده مربع آبی» قابهایی آبی و روشناند از روزهای خلوت تهران که گذرا و ناپایدارند. این عکسها گرچه پرسهزنی ندارند اما هم بازتابدهندهی زندگی هرروزهی ساکنان شهر هستند و هم کالبد آن. برخلاف عمومیت این سه مجموعه، «خلوت» مجموعهای است برگرفته از روابط زوجها در فضایی خصوصی به نام خانه. این خانهها همچون مفهوم «دیاسپورا» در معنای معاصرش، فراسوی زمان، فضا و جغرافیا است. این فضاها بازخوانی دوباره از یک فضای کلیتر به نام جامعه است با این تفاوت که صاحبان آن خودشان رفتار، منش و آداب آن مکان را وضع میکنند. آنها انتخاب کردهاند چگونه مرز، جغرافیا و زمان را در بستر خلوتشان تعریف کنند. این نوعی کوچ کردن از فضای عمومی جامعه به فضای خصوصی خانه و یک تعریف دوبارهی جغرافیا در شکلی جدید در این شهر است. خانه یک وطن معنوی برای آدمهایی است که در این عکسها نشستهاند و فارغ از نگاه قضاوتگر به دوربین خیره شدهاند.