«مراتب نزول سنمار در قصر کافکا» اثری است که در ادامهی پروژهای دنبالهدار به نام «به سوی آرمانشهر» ساخته و در آن برخی از استعارات همیشگی آثار در قالبی مکانی بازسازی شده است.
سِنِمّار یا سِنمار نام یک معمار رومی بوده است که به دستور نُعمانِ یکم، پادشاه لَخمی فراخوانده شده تا زیباترین کاخ دوران را برای پذیرایی از یزدگرد اول ساسانی بسازد. سنمار ساختن قصر خوَرنَق را پس ازمدتی طولانی به پایان برد. در گفتوگو با شاه، سنمار دو راز قصر را برای او باز گو کرد. نعمان از ترس اینکه کسی جز خودش راز قصر را بداند و از بیم آنکه سنمار کاخی شبیه یا بهتر از آن برای دیگری بسازد، دستور داد تا نگهبانان او را از بالای کاخی که خود ساخته بود به پایین انداختند.
در قصر کافکا، شخصیت اصلی داستان به ولایتی غریب عزیمت میکند. او میکوشد تا راهی برای ملاقات حاکمان مرموز ولایت پیدا کند که آن را از درون قصری رهبری میکنند، چراکه به دعوت ایشان و برای تصدی کاری به آن ولایت کوچیده است. اما تلاش مذبوحانهی او راه به جایی نمییابد و فقط در میان اطلاعات و روایات مختلف و بیهودهای در مورد پیدا کردن راه قصر خود را میبازد.