تخیل در غیاب شکل میگیرد. «جعبهافکار» صورت عینی تخیل و حالتی از یگانگی و وحدت میان فرمهای متضاد در کیهان است که مرز را میان وجود و عدم، آلی و غیرآلی، خواب و بیداری و یاد و نسیان «ناتعریف» میکند. امیرنصر کمگویان با ریزبینی در پیرامون و ابزارها و گیاهان، یکپارچگی را در عین تصادفگونگی به تصویر میکشد و آدمهای مکانیکی را در تقارنی نامتقارن در میان انبوه گیاهان و پرندگان و موجودات ریز و درشت مینشاند. این چاپهای دستی که در شکلهای گوناگون ارائه شدهاند، همچون مطالعهای تصویری، انسانیتِ انسانها را بهعنوان موجوداتی ارگانیک در رابطه با ماشینها بهعنوان موجوداتی غیرارگانیک بررسی میکنند؛ در این میان موجودی با هردو وجه انسانی و مکانیکی زاده شده که علاوه بر اعضای طبیعی بدن ارگانهای مصنوعی هم دارد.
در نمایش «جعبهافکار» مجموعهای از طراحیهای جدید در کنار جزئیات طراحیهای پیشین با لایهبندی و مفصلبندی نو در کنار هم تصویر تازهای ارائه میدهند و در آن هر عنصر منفرد معنایش را به سهم خود در نسبت با کل مییابد. موجودات و آفریدگان کمگویان در نمایش «جعبهافکار» در چند شکل و فرم به تصویر کشیده شدهاند: در بخشی جعبههای سبک، قابل حمل و سرهمبندیشدهای به نمایش گذاشته شدهاند که همچون فکر و خیال، سبک، همهجایی و متغیراند و در آنها لایههای مختلف موجودات و گیاهان و ابزارها نمایی چندبعدی پدید آوردهاند؛ این احجام فاصلهی میان هوشیاری و ناهوشیاری را به مویی رسانده و زبان روایی جدیدی را در کارهای کمگویان شکل دادهاند. از طرف دیگر، همنشینی این موجودات متضاد اما همگن که عموما از کتابهای قدیمی گرفته شده در ترکیببندیهای دیگری با برشهای جدید قاب شدهاند که این بار در آنها رنگ نیز به کار رفته است.
نمایش یک ویدیو در کنار چیدمانهای «جعبهافکار» از امکان دیگری به نام تصویر متحرک سخن گفته و همچون آدمهای بهخوابرفتهی چاپهایش وضعیتی ناهشیار و نسیانزده را به تصویر میکشد. «جعبهافکار» در ادامهی مجموعههای پیشین کمگویان مسیری بیزمان و بیمکان پیش گرفته، نه ردی از حال دارد و نه متعلق به گذشته و آینده است.