با تاریکی خو گرفتهاند و به طرز غم انگیزی با نور بیگانهاند. در سیاهیها زندگی میجویند و کورکورانه پی آن میگردند. سیاهی شب فرصت حرکتی نو برای آنهاست، روشنایی حیاتشان را در این سیاهی بار می یابند. بیروح و رحم به اسم زندگی در قعر ظلمات در کنار هم میلولند. پر پر زدن های ناشیانهی آنها در این تاریکی تالش مذبوحانهای برای زیستن است، زیستنی از نوع نا متعارف که معنایی دیگر از زندگی ارزشمند را به رخ میکشد. زندگی کاملا ناعقلانی که گاهی جامعهی انسانی امروز را تداعی میکند. این مجموعه گونهای از شب کورهای همنوع خوار را به تصویر میکشد.