گلخانه‌ی شماره ۲؛ خاطره‌ی جعلی

مریم مهری
۲۴ تیر  —  ۱۴ مرداد، ۱۴۰۱
Pasio

مریم مهری در پروژه­‌ی «گلخانه­‌ی شماره ۲؛ خاطره­‌ی جعلی» که در امتداد مجموعه­‌ی گلخانه­‌های او ارائه می­‌شود، گلخانه را جایی برای تجربه و بازی می‌­بیند. در این فضا تجربه­‌ی پرورش و ساختن، داستان­‌سرایی و گفت‌­وگو فراهم می­‌شود. طنزهای بازیگوشانه و داستان­‌پردازی­‌های ادامه­‌دار، ویژگی اصلی آثار مریم است؛ آثار او به­‌واسطه­‌ی برخورد سرخوشانه و متریال­‌های ساده و دم­‌دستی، همواره در وضعیتی سیال و بی­‌تکلف خلق شده‌­اند.

مریم در این پروژه که در فضای پاسیوی گالری محسن در همکاری با گالری اُ ارائه می‌­شود، کوه‌­ها و گل‌­هایی را جسمیت می‌­بخشد که اساسا از بودن آن­‌ها در جهان واقع مطمئن نیست چراکه نمی­‌داند خاطره‌­ی چیدن گل­‌ها میان آن دو کوه واقعی است یا برساخته­‌ی تخیل کودکانه‌­ی او. گویی با بازسازی این طبیعت همان ­‌طور که ذهن خود را به پرسش می­‌گیرد و خاطراتش را مرور می­‌کند، مخاطب را نیز به بازاندیشیدن درباره­‌ی سازوکار جعل خاطرات دعوت می‌­کند. آیا همه‌ی خاطرات کودکی ما واقعا اتفاق افتاده‌­اند؟ چه سهمی از خاطرات ما دستکاری ذهن ما است؟ آیا خاطراتی که در ذهن ما به رویدادهای کلیدی در شکل‌گیری تجربیات و شخصیت ما تبدیل شده­‌اند، برای دیگران بی­‌اهمیت و فراموش‌­شده­‌اند؟

مریم به‌جای آنکه این بلاتکلیفی و گیجی را به خاک بسپارد و از آن بگریزد، به استقبال آن می­‌رود و در این وضعیت، گلخانه‌­ به مثابه­‌ی مکانی امن برای او؛ به کارگاهی بدل می‌­شود که می­‌تواند در آن به خاطرات جان ببخشد و به بازی‌­شان بگیرد. از این رو کار با پارچه برای او در این کارگاه صرفا انتخاب یک متریال نیست، موضوع کار اوست؛ زنده نگه داشتن خاطره و سنتی است که سال­‌ها در خانواده­‌اش جریان داشته است، مانند سوزن­دوزی‌­های ظریف و پیچیده در پرداخت کوه­‌ها. گل‌­ها اما مثل طراحی­‌ها­ی آبرنگی­‌اش، حالتی اتودوار دارند و همچون خاطراتش، فانی و متزلزل به چشم می‌‌آیند.

مریم مهری از جعل «یاد»ها در ذهن خود فراتر می­‌رود و برای آن نمودی بیرونی در قالب «یادگار» خلق می‌­کند تا آن خاطره را برای خود واقعی­‌تر و بایگانی آن را آسان­‌تر کند. آیا جعلی­‌سازی خاطرات در زندگی انسان ناخوداگاهانه اتفاق می‌­افتد؟ ذهن بشر تا چه حد مایل است خاطرات را جعل کند؟ اگر آدمی قدرت نسیان، اصلاح و تغییر عامدانه­‌ی خاطرات را داشت، آن را بالفعل می‌­کرد؟ و در این صورت آیا هویت فردی و واقعیت تاریخی ما شکل دیگری نداشت؟

چیدمان
مجموعه‌ها