مجموعهی طراحیهای تازهی سارا عباسیان با عنوان «خوشه پنج» تصویری از جهانی رو به نیستی در دورهی پاندمی اخیر برملا میکند: بدنهای فناشدهی انسانی و لاشههای حیوانی فروخفته در گورهای دستهجمعی که به گمان پیشگیری به طور گستردهای قربانی شدند.
استعارهی بدنهای انسانی ـ حیوانی در کنار چهرههای ماسکزده، ریههای متلاشی و جانوران دگردیسشده در این مجموعه، دژاوویی گروتسک با مجموعههای قدیمی سارا مثل «شبکورها به هم رحم نمیکنند»، «گرانش تباهیناپذیر» و مخصوصاً «اپیدمی» متبادر میکند؛ انگار به جای کابوسهای هولناک همیشگی، او برای نخستین بار به جای پیشگویی، خود واقعه را ترسیم کرده است.
یورش شورمندانهی تیرگی قلم سیاه بر روشنی بافت سفید کاغذ در بیان سوژههای تحلیلرفته و از ریختافتاده با کت نظامی، اسلحه و ریههای ناتوان در مواجهه با تودههای تلنبارشدهی حیوانات، به اتفاق تصویری آخرالزمانی از یک بحران جهانی سوای جغرافیا و ملیت میسازد.
در این مجموعه، ترادیسی فرم سوژهها و چیدمان آثار با رفتار توامان سرخوشانه و سرکشانهی ویروس همآهنگ است و آشکار نیست که مرگ از زندگی پیشی گرفته یا زندگی شکل تازهی خود را باز مییابد. طراحیهای سارا در مرز میان سیاهی مطلق و سفیدی بیمرز مینشیند تا دغدغههای همیشگی او مثل خشونت، جنگ، قدرت و تنازع را برجسته کند. «خوشه پنج» تصویر اعوجاجی همهگیر است که نظم نوینی برای آیندهی جهان بر خواهد ساخت.