در گیجی مدارهای زمانی، گرانش، جرم و فیزیک معنای دیگری پیدا میکنند و هرآنچه که میماند اطلاعات و آگاهی است. این اطلاعات در موقعیتی از فضا-زمان به نام آکاشیک بایگانی میشوند. از آنجا که زمان نسبی است، تجربهی ما از گذار آن وابسته به سرعت حرکتمان در مدارهای فضا-زمان است. در این مجموعه که بر پایهی گمگشتگی و تعلیق طراحی شده به کمک نامههای گمشده در زمان، برای عبور از زمان، میانبُری ساختهایم که همچون کرمچالهها از ابعاد مختلف فضا-زمان عبور میکند و میتوان بهوسیلهی آن سفر در زمان را تجربه کرد. این نامهها که مدتهاست در سکونی معلق محصور بودهاند، جایی دور از مدار زمانی خود کشف شدهاند. در مسیر لحظهها، سوار بر قطار زمان در انتظار جاری شدن در روزمرگی بوده و در پی فرصتی برای ماندن و تعلق، از شکافهایی که به شکل مجموعهی آستینها طراحی شدهاند، به لحظه راه مییابند. این کلمات و صداهای خاموش که در مختصاتی از زمان مکتوب مانده بودند، در لباسهای «فردا» هویتیابی و ثبت شدهاند. به این شکل، این لباسها تنها پوشانندهی تن نیستند، بلکه به بخشی از این آگاهی و اطلاعات تبدیل شده و به جریان زندگی ورود میکنند. حرفهای متروک و صداهای بایگانیشده نجوای انگشتان و برق چشمان را مرور کرده و به لحنهای گمشده یادآوری میکنند تا شاید در خطوط خواناتر دیده شوند، شاید در همین لحظه، در مدار دیگری از زمان کسی مشغول نوشتن پاسخ این نامهها باشد.