مجسمههای مجموعهی «گذار»، نشانگر اجماعی از تجربهی فضاهای ذهنی-دیداری در چهار دورهی متاخر کاریام (ملت، گذار ۱، گنبدها و زنده منم) بوده است. تجربهای که در آن، جهانِ کودکانه، درونگرا و نوستالژی تنیده در اثر، حضوری پررنگ یافتهاند؛ استفاده از عناصر رویاپردازانه و نمادین مانند سهچرخه، اسباببازی و ساعت شنی نیز درواقع تاکیدی بر پایبندی من در اندیشیدن به چنین جهان نوستالژیکی محسوب میشوند؛ نوستالژیای رویاگون که گاه حتی در حسرتی کودکانه برای داشتنِ یک اسباببازی ساده (مانند سهچرخه) در ذهن من خلاصه میشود؛ حسرتی که شاید تا حدی یک کودکی از دسترفته و گاه ناامن را در درون من و بخشی از همنسلانم شکل داده باشد. بخش زیادی از این ناامنی برآیند ماهیت تفکری جامعهی سنتی ایران آن سالها بوده که به نوعی در نتیجهی تکرار عرفها و عادتهای رفتاریِ نهچندان شایسته شکل گرفته بود؛ شرایطی که حتی موقعیت اجتماعی مناسب افراد را در قدرتطلبی، تهدید، آزار و گاه ابراز برتریهای خشونتآمیزِ جنسی نسبت به لایههای آسیبپذیرتر از خود، جستوجو میکرده است. اغلب بازتاب چنین رفتارهایی، بعدها از سوی قربانیان و سرخوردگان با نسلهای پس از خود، بهصورت رفتاری مشابه و گاه تندتر بازتولید میشود؛ و شاید خودِ من هم، ناخودآگاه محصول چنین دست سرخوردگیهایی از دوران کودکیام باشم؛ دورانی که مفهومِ «از آنِ خود ساختن یک چیز/یا آرزو» درواقع تنها از دل مبارزهای پنهانی -اما پذیرفتهشده- با آن سایهی سلطهی نسلهای پیش از خودمان دستیافتنی مینمود. شاید از همینجاست که همیشه در کارهایم بهنوعی حس «تهدید» و البته شاید بیشتر «تدافعی» را شاهد هستیم. بسیاری از این سرخوردگیهای ناخوشایند با تجربهی تغییر فضای زندگی از ایران به امریکا، رفتهرفته برایم نمایانتر نیز شده است. بخش اعظمی از عناصر بهکاررفته در آثار مجسمههای اخیر من گواه نیازی فردی در توجه و پاسخ به چنین حافظهای است؛ از جمله مجسمههای مجموعهی «گذار» که همگی تنیدههایی از عناصری نمادین هستند؛ نمادهایی با ماهیتی بازنمودی، کودکانه، تنانه/بدنواره، تهدیدآمیز و جلبنظرکننده (به واسطه استفاده از رنگهای شفاف، تند و سطوح فلزی صیقلخورده) که میتوانند برآمده از همهی آن دغدغههای ذهنی من و همنسلانم باشند. ایندست تاثیرپذیریها تا حد زیادی بهناچار و ناخودآگاه در فرد/هنرمند شکل خواهند گرفت؛ و انسان غیرقابلتغییر و نفوذناپذیر، اگر یافت شود، موجودیت موثری بر پیرامون خود نخواهد داشت.