نویسنده خواننده است

مهسا الف

بخشی از یادداشت دفتر جلدقرمزم را ضمیمه‌ی این تصویر می‌کنم.

در آستانه‌ی نمایش فقدان فیزیکی کلمات، در صفحه‌ای که فاقد کلمات شده؛ همان کلماتی که قبل‌تر به‌واسطه‌ی تبدیل‌‌شدن‌شان به کلمه فاقد معنا شدند و بعدتر محکوم به قرار گرفتن در معرض کژفهمی‌های خواننده در لباس یک محصول فرهنگی.

و این فقدان (جای خالی کلمات)، هم‌ارز با آن‌چه از فقدان باقی مانده است (براده‌های کاغذ)، در معرض و خطر مواجهه با مخاطب است.

این‌ها همان کلمات‌اند که خراشیده شده‌اند از بسترشان و در مقام براده‌ی کاغذ در برابر مخاطب ظاهر شده‌اند تا شاید اکنون مجالی بیابند که در غیاب‌شان تبدیل به کلمات خواننده شوند؛ خواننده‌ای که حالا محکوم است به نویسنده بودن، محکوم است به پر کردن جای خالی با سخنان خود؛ همان سخنانی که در لحظه‌ی بدل‌شدن‌شان به کلماتِ نویسنده، چگونگی حیات‌شان وابسته می‌شود به خواننده.

حال با حذف نویسنده (راوی)، بازیگر نقش خواننده (مخاطب) محکوم است به خواننده و نویسنده بودنِ توأمان که تا ابد با خود بگوید از خود. بازیگرِ نقش پرکننده‌ی آن فقدان شود در خود یا جوینده‌اش در براده‌های کاغذ، همان براده‌ها که معترف‌اند به حقیقت فیزیکی خود؛ این‌که آن‌ها صرفا براده‌های کاغذ هستند در میان صفحات شیشه‌ای. چه محکوم به سکوت باشند، چه فرورفته در سکوت خودخواسته. براده‌ها قرار گرفته‌اند در جایگاه راوی که در میان دو صفحه‌ی شیشه‌ای بایگانی می‌شود و پس از آن در «بایگانی الف» گنجانده.

Mahsa Aleph, “The Aleph Archive”, from “The Writer is the Reader” series, installation view, 2018
Mahsa Aleph, «صفحه ی ۱۱-آ», from ”The Writer is the Reader” series, paper scratched with razor blade, paper swarf, glass, metal clips, 21 x 29 cm, 2018
Mahsa Aleph, “The Aleph Archive”, from “The Writer is the Reader” series, installation view, 2018
Mahsa Aleph, “The Aleph Archive”, from “The Writer is the Reader” series, installation view, 2018
Mahsa Aleph, “The Aleph Archive”, from “The Writer is the Reader” series, installation view, 2018