دچار بیش از آنکه ابتلا و گرفتاری باشد، محصول تصادم و برخورد است، ترکیب و تلاقی دو پدیدهی ناممکن و ناهمگون. اصطکاک دو سطح ناهموار و دشوار و بیش از آن نتیجهی مواجههی خود است با دیگری که حاصلاش از پیش روشن است: دچار شدن به خودويرانگري! كه به ناچار، دریچهای است رو به عدم، رو به زوال و نیستی…
این مجموعه تلاشی است در ایجاد این رويارويي و تلاقی، در واقع تلاش برای امکان وقوع تلاقی میان مخاطب با اثر، قاعدهاي مختوم و در نهایت دچار شدن به آنچه اثر و صاحب اثر به آن دچار است.