«کتابخانهها»
«کتابخانهها» تجسم تصویری توصیف مکانهایی هستند که در دل متون ادبی و عرفانی نهان شدهاند. نقاشیها پیشنهاد استقرار کتابخانههایی ناممکن در این مواضعند. در شکلگیری تصاویر، مناظری را که آن حکیم یا ادیب در آن زیسته و حال و هوای زندگینامهای و نوشتههای او را در نظر داشتهام.
«جانمایی»
تماشای نقاشی شبیه نگاه کردن در آینه است؛ دید زدن به مکانی دست نیافتنی. با این تفاوت که بیننده فضای نقاشی را در پس سر خود تصور میکند و خود را جایی در میانه نقاشی. آرزوی یکسان بیننده و هنرمند این است که بتوانند در فضای یکدیگر ورود و مداخله کنند. در «جانمایی» خودم یا بیننده را در میانهی نقاشیهای دورهی رمانتیک تصور و تصویر کردهام، با نگاهی شکاکانه به آرمانهای آن دوره که همچنان اذهان ما را پر کردهاند.