دری که از آن باز نخواهی گشت

یلدا اسکندری

ما در آستانه­‌ی در ایستاده­‌ایم؛ دری که مرز بین خود و دیگری­ست، بین مکان و نامکان. پشت سر صفی از آشنایان و ناشناسان ایستاده­‌اند. روبروی­‌مان دریاست. به­‌محض پا گذاشتن به دریا، گذشته تار می­‌شود. همه‌­چیز بعد از این عوض خواهد شد. می‌­دانیم اگر از در عبور کنیم، بخشی از ما از آن نمی‌­گذرد، جا می‌­ماند؛ بخشی از خود.

گفته­‌اند این دریا ما را به مقصد می‌­رساند؛ تصویری از خوشبختی دسته‌­جمعی از آنجا. اما ذات تصویر فریبنده است. چقدر از تصاویر ذهنی دسته­‌جمعی‌­مان دستکاری شده است؟ چقدر از این تصاویر آغشته به اومامی است؟ کارخانه­‌ها محصولات غذایی خود را با دستکاری خوشمزه‌­تر می‌­کنند. آن­ها یاد گرفته­‌اندکه حس «طعم خوش»، طبیعی­‌ترین حسی که بشر می‌­شناخته، قابل‌­دستکاری است. همه­‌چیز قابل‌­دستکاری است، حتی تصویری که در آینه می­‌شناسیم. آینه روزگاری پیشکشی از طرف استعمارگران به رئیس قبیله­ بود تا بعد از شیفتگی از دیدن خود در آن، اجازه دهد قبیله­‌های کوچکتر به بردگی گرفتار شوند. او دیگری را می‌­داد تا خود را به­‌دست آورد؛ تا جایی که ازقبیله­­‌ی خودش هم چیزی باقی نمی‌­ماند. استعمار امروز آینه‌­ای در دست ندارد اما مجموعه‌­ای از تصاویر دستکاری­‌شده است. از آن «در» تنها مفهومی ذهنی باقی مانده اما آنقدر آشناست که انگار هرروز مجبوریم تا در آستانه‌­ی آن بایستیم.

تو در آستانه­‌ی در ایستاده‌­ای و باید بین رفتن و ماندن یکی را انتخاب کنی. تو در آستانه­‌ی این در ایستاده‌­ای. دری که مرز بین دو کابوس است. اولی را چند بار زیسته‌­ای، اما کابوس مقصد با رسیدن هم تمام نمی­‌شود.

 

 

Yalda Eskandari, “Door of No Return”, installation view, 2022
Yalda Eskandari, “Door of No Return”, installation view, 2022
Yalda Eskandari, “Door of No Return”, installation view, 2022
Yalda Eskandari, “Door of No Return”, installation view, 2022
Yalda Eskandari, “Door of No Return”, installation view, 2022
Yalda Eskandari, “Door of No Return”, installation view, 2022
Yalda Eskandari, “Door of No Return”, installation view, 2022
Yalda Eskandari, “Door of No Return”, installation view, 2022