این همه سایه های موهوم که امروز در شهر سرگردانند، هیچ کدام موهوم تر از من نیستند.
من عشق های شبح سان را شناخته ام، عشق های دل به شک و گریزنده به سان دود.
ژان پل سارتر نمایشنامه مگس
صندلی، طناب، قاشق و چیزهای دیگر بهانه ای است برای طرح حضور انسان در رأس. و اندیشیدن به روابط میان او و پیرامونش دغدغه ای است که ذهن را به تأمل وامی دارد. تأمل در حضور، عدم حضور، و غیاب او در حضور اشیا.
زندگی در اوضاعی که پر از تناقضات عمیق، تضادها و نامتناسبی ها است، تأثیر در منِ گذاشته است که به عمد حذف شده، تا به دام «من» نیفتد.