آن چیست؟ آن خط! آن نقطه! آن پیکره! و روایت چیست؟
و این آن سؤال سوزان است. نه آینهی اندیشه ای، مفهومی، گزارهای یا حتی خردک پیامی که در ذهن من خنج میکشید و حال بر بوم جان یافته است. در پی آن بودهام که هر تکان و حرکت قلم چه روایتی برای ذهنِ بیروایتِ من خواهد سرود و هر رنگ بر رنگ چه هدیتی برایم به ارمغان خواهد آورد. و مفهوم آنی می شود از زمانی بی آغاز، بیپایان و همین کشف هر لحظهی پیش رو موجد شوقی است برای تکان بعدی قلم و همین شهودهای بیکشف در نهایت به تصویری میانجامد که بیانگر همه روایت و هیچ روایت است.
سهیل مختار