امیرحسین بیانی در بیشتر آثارش رویکردی ضمنی به مفهوم قدرت و سیاست دارد و این دغدغهمندی را به تلویحیترین شکلش ارائه میدهد. اثر «در حوالی عصر» از مجموعهای جدید است که به زنجیرهی مجموعهی پیشین بیانی به نام «وفاداری؛ نامهای سیاست» متصل میشود. شباهت هر دو مجموعه در پرداختن به مرگهای آمیخته با سیاست است اما تفاوت در انتخاب سوژههای روایتشده دارند. «در حوالی عصر» نمایشی شورانگیز و رمانتیک از مرگ افرادیست که نامشان به آمار و اعداد تقلیل پیدا کرده و صدر دستههای کلی اخبار و اعلانات تعریف شده است. بیانی در این اثر از تکههای معنایی مختلف و عناصر نامربوط به داستان، برای نقاشانه کردن روایت استفاده کرده است.