گفتگوی سیامک محجوبی با محمدرضا زندپور
محمودرضا زندپور هنرمندی است که این روزها نقاشیهایش را با عنوان«بازی منو تو انجام بده» در گالری محسن همکف برگزار کرده است. او در این نمایشگاه تاثیر رسانه بر انسان معاصر را با نگاهی هنرمندانه به تصویر کشیده است. زندپور بیش از 11 نمایشگاه انفرادی و گروهی را تا به امروز برگزار کرده است. این نمایشگاه تا 16دی پذیرای علاقهمندان خواهد بود. در بازدیدی از این نمایشگاه با محمودرضا زندپور به گفتوگو نشستیم.
در چند نمایشگاه اخیر شما شاهد پرداختن به موضوع حیوانات و محیط زیست بودهایم. از ابتدای شکلگیری این دغدغه بگویید؟
این روایتی که من در نقاشیهایم آن را دنبال میکنم، موضوعی نیست که فقط در این نمایشگاه آمده باشد، بلکه در سه نمایشگاه اخیر من وجود داشته است. مدتهاست که من این ماجرا را پیگیری میکنم. چندین سال است که با علاقه به جمعآوری مجلات محیط زیست و حیوانات میپردازم و همین علاقه باعث شد که حیوانی را نزد خودم نگهداری کنم. زندگی کردن با حیوانات نگاه من را به طبیعت دگرگون کرد و هدایتگر خلق چند مجموعه اخیر شد.
در بیانیه این نمایشگاه آمده است که رسانهها همیشه مورد توجه شما بوده است، ولی نمیشود به آنها اعتماد کرد. در مورد این بیاعتمادی به رسانه میتوانید توضیح دهید؟
در این سالهایی که من در این زمینه و عرصه، مطالب و خبرهای رسانهها را دنبالکردهام، تناقضهای فراوانی دیدهام. رسانهها در ظاهر از حیوانات حمایت میکنند اما در پس این حمایت با پنهان کردن حقایقی تلاش بر گسترش برندها و کارخانههایی را دارند که با کشتار بیرویه جانوران از اعضای آنها در تولید پوشاک و اشیا تزیینی سود میبرند. من احساس میکنم که در رسانهها چنین پنهانکاری وجود دارد و حقیقت را گونهای دیگر بیان میکنند. برندسازی بدون درنظر گرفتن ماهیت آن از فعالیتهای اصلی رسانهها شده است. به عنوان مثال برند غذایی مکدونالد به هیچ عنوان اجازه مشاهده گاوداریهایش را نمیدهد با این حال تصاویری از آنها بهصورت مخفیانه تهیه شده است که بیتوجهی به وضعیت حیوانات را نشان میدهد. دیدن این تصاویر بسیار تکان دهنده است.
در این مجموعه شاهد استفاده از رنگهای سرد بهصورت خالص هستیم. انتخاب این نوع رنگها دلیل خاصی داشته و یا صرفا بیانگر درونیات شماست؟
من طبیعت را در درونم سرد حس کردم. طبیعت برای من محیطی بیآلایش و راستگوست، برای همین رنگهای من بیشتر به صورت خالص و بعضا خام استفاده شده است. رنگ سبز که نمادی از طبیعت است در بالاترین خلوص خود روی بومهای من جای گرفتهاند. البته در بخشی کوچکی از نقاشیهایم، رنگهای گرم هم استفاده کردهام تا به هماهنگی اثر کمک کنند.
اگر بخواهید نام سبکی را برنقاشیهای خود بگذارید، کدام عنوان را نزدیک به این آثار میدانید؟
آخرین سبکها مربوط به دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی است و از آن به بعد سبکی در هنرهای تجسمی بهوجود نیامده است. امروزه مرز میان گرایشهای هنری بهخوبی مشخص نیست و اکثر آثار بیانی روایی دارند. در نقاشی مدرن مرزی بین تصویرسازی، کاریکاتور و نقاشی نمیتوان یافت. در برخی از نقاشیهای من هم تصاویری کاریکاتور گونه دیده میشوند. از خصوصیاتی که میشود به نقاشیهای پست مدرن نسبت داد، شیوه روایتگری آن است. شاید بتوان عنوان پست مدرنیسم را به دلیل روایی بودن این آثار بر آنها نهاد.
در این چند روزی که از برگزاری نمایشگاه شما میگذرد فکر میکنید این نقاشیها چقدر در انتقال افکار شما موفق عمل کردهاند؟
در این چند روز بازخورد خوبی را دیدهام و فکر میکنم تا حدودی توانستهام در این زمینه تاثیرگذار باشم. عدهای از مخاطبان پیشنهاد عضویت در سازمانهای حمایت از محیط زیست و حیوانات را دادهاندکه البته بههیچ وجه با روحیات من در برخورد با چنین مسائلی سازگار نیست.
برای حمایت بیشتر از حیوانات دعوت از تشکلها و سازمانهای مربوطه را برای بازدید از این نمایشگاه را مفید میدانید؟
قصد من از برگزاری این نمایشگاه پوشش خبری و رسانهای نبود و دوست نداشتم که خودم هم به نوعی وارد رسانه بشوم. رسانهای که من آن را قابل اعتماد نمیدانم با ورود پیدا کردن به آن بیان خودم را نقض میکنم. حتی عنوان این نمایشگاه در ابتدا برگرفته از مجله معروف نشنالجئوگرافی بود که اشاره به رسانه باعث شد عنوان آن را تغییر دهم.
عنوان این نمایشگاه کمی متفاوت بهنظر میرسد و جملهای است که بار معنایی دارد دلیل انتخاب این عنوان را درچه چیزی میدانید؟
زمانی طبیعت الگوی رفتار بشر بود، اما امروزه شاهد جایگزینی رسانه با آن هستیم. همیشه رسانه را چه شنیداری و چه دیداری پیگیری میکردم، نمیتوان به رسانه اعتماد کرد زیرا بهجای نشان دادن وقایع پراهمیت، وقایع کم اهمیت را مخابره میکند. «بازی منوتو انجام بده» نوعی دیکته دستوری است که به عقیده من امروزه دامنگیر انسان معاصر شده است و رسانه در این دیکته کردن نقش مهمی دارد. این عنوان اشاره به رسانهای دارد که اختیار را از انسان گرفته است و خود بهعنوان بازیگردان در جامعه ایفای نقش میکند. پدیده عکسهای سلفی را که در این چند سال اخیر همهگیر شده است، میتوان بهترین مثال در این زمینه نام برد. این پدیده ناآگاهانه هدایتگر رفتار انسانی ماست.
این نقاشیها به یکباره روی بوم شما نقش بستهاند و یا با طرح و اتودهای از پیش تعیین شده به تصویر درآمدهاند؟
همیشه با یک پیشزمینه قبلی شروع به نقاشیکردن میکنم. موضوع و دغدغه را کاملا درک میکنم تا نقاشیها به بیراهه نروند. به عنوان مثال در موسیقی ما بداهه نوازی داریم که من در نقاشیهایم بهگونهای از این روند پیروی کردهام. دوست دارم نقاشیهایم نت نداشته باشند و هردفعه که چیزی را نقاشی میکنم، دیگر قابل تکرار نباشند.