پاسیو

نمایشگاه گروهی
۲۲ دی  —  ۱ اسفند، ۱۳۹۶
Pasio

حفره‌هایی خالی در حجمی پوک، متخلخل و خالی که باد می‌تواند داخل آن بپیچد و بچرخد. انگار باقیمانده‌ی موجودی ست که پیش از این مرده، مدت‌ها پیش جسمش از درون تهی شده و پوستش از بیرون پوسیده است؛ توخالی شده تا راه را برای عبور موجودی نامرئی باز کند.
مکانی متروک و نامسکون در اقلیمی مرطوب و دَم دار، خزه‌ها پوست درخت‌ها را فرش کرده‌اند. مه‌و رطوبت دید دقیق منظر دوردست را ناممکن می‌کند. لایه‌ی ضخیمی از برگ‌های ریخته و مرده‌ی درختان بستر زمین را پوشانده‌اند. زیر این لایه، حیات در مقیاسی دیگر در جریان است.
لاشه‌ای در میان جنگل، موجودی پیش از این زنده که خوراک موجودات دیگر می‌شود، بدنی که در هزاران ذره ریز می‌شود و در موجوداتِ اکنون زنده‌ای به حیات ادامه می‌دهد، نمایشی تمام عیار و سهمگین از نیروی ستبر حیات، برخاسته از دل یک ویرانی، از نابودی و فنا.
«پاسیو» موجودی ست در حال دگردیسی، در میانه‌ی رستاخیزی دراماتیک، معلق و آونگ مانده، میان زمین و آسمان، میان شب و روز، میان عدم و وجود، میان نبودن و بود شدن. روح سرگردان نیمه بیداری که میان خواب و هشیاری، با امید به دلفریبی و زیبایی حیاتی که دوباره در تنش فواره خواهد زد، روی خود را به‌ ما نشان می‌دهد. نیمرخی که کریه می‌نماید و زیبا نیز هم‌جسمی هم‌سترون و هم‌آبستن. تا کدام چشم آن را ببیند.

چیدمان
مجموعه‌ها