امیرحسین بیانی در آخرین بخش از سهگانهی «وفاداری» با عنوان «وفاداری؛ «ما» بهمثابهی سیاست» به کنکاش آستانهی امر محال میپردازد؛ وضعیتی که همواره در طول تاریخ روزنهی امید بوده درحالی که در معدود شرایطی ممکن شده است. امیرحسین همواره در آثارش با نگاهی تلویحی و شاعرانه، مفهوم سیاست و قدرت را بررسی میکند. او که حقیقت را وفاداری به یک رخداد میبیند، در این مجموعه که پایانبخش و برآیندی از دو مجموعهی قبلی با عنوانهای «نامهای سیاست» و «اعداد سیاست» است، لحظهی رخداد و همسو شدن اعداد و نامهای سیاست را به تصویر میکشد.
در مجموعهی اول، امیرحسین سیاست را بهعنوان حوزهای برای نامها بررسی کرده و تصویر خیالی خود را از زندگی و مرگ افرادی خاص ارائه میدهد. در مجموعهی دوم وضعیتی عمومی در شرایطی تکرار شونده را به تصویر میکشد: انسانها بدون آنکه نامی از آنها باقی بماند جان خود را از دست میدهند و به اعداد تقلیل پیدا میکنند. «ما» بهمثابهی سیاست جایی است که نامها و اعداد امری به نام «ما» را میسازند که این واژه در دلالت با مفهوم کلی سیاست میتواند مفهوم سیاسی تازهای را رقم بزند، آن را ادامه دهد یا از معنا تهی کند.
امیرحسین سازگار با شرایط کنونی و منزویتر از قبل، عنوان و بیانیهای برای آثار ارائه نمیدهد و قضاوت را به مخاطب که در وضعیتی یکسان با هنرمند به سر میبرد، میسپارد. او در این مجموعه با استحالهی پرسوناژهای انسانی به سمبولهای شخصی، آثارش را نزدیکتر به سنت منظرهنگاری خلق میکند. گویی ناامیدانه کلمات و معادلات معمول را کنار گذاشته و موقعیت امروز و فردای ما را با زبانی بیتکلف مجسم میکند. او در پردهی سوم این نمایش که تنها در امتداد دو مجموعهی پیشین خوانشپذیر است، موقعیتی را به تصویر میکشد که مشخص نیست پس از همسویی و لحظهی رخداد، سرنوشت نامها و اعداد به سوی فروپاشی میرود یا کامیابی.