دشوارترین کار این است که بتوان حقایق را همان طوری که هست گفت؛ حقایقی از جنس تنهایی، ترس و تاریکی. بیهویتی که امری بیرونی بود به عارضهای درونی بدل شده و شهر، آفرینندهی حس رنجآلود دلزدگی از دیگران است. عکسها، انعکاس دردها، اضطرابها، ترسها و یأسها هستند. نه امیدی است و نه آرزویی؛ نه آینده و گذشتهای. گاهی آمادهام همهچیزم را بدهم تا هیچ پیوندی با جهان دیگران نداشته باشم.