نمایش دونفره‌ی مهدی خندان و وحید دشتیاری

نمایشگاه گروهی
۴ مرداد  —  ۱۶ مرداد، ۱۳۹۸
-1 × Underground

نمایشگاه دونفره‌ی عکس­های وحید دشتیاری و مهدی خندان با دو چاپ مجزای سیانوتایپ و چاپ نقره درباره‌ی فرایندی آلترناتیو در ثبت واقعیت‌ است؛ یکی در پی بازستانی روح ازدست‌رفته‌ی عکس و برگردان نسخه‌ی جعل به اصل  است و دیگری  به‌دنبال  روح گمشده‌ی شهر و برگردان یک اصل به نسخه‌ای جعلی.

«مثل هیچ‌­کدام» اثر مهدی خندان گره‌گاهی از تعامل آدم‌ها با هم، با نمادها و با مکان‌ها در شهری چون تهران است که در آن سوژه‌ها گریزان از منطق زندگی شهری و دلسرد از تعاملات روزانه‌‌ی‌شان، ضمن کنترل وضعیت با حفظ فاصله به پرسه­‌زدن در شهر مشغول‌اند. در این مجموعه‌‌عکس‌ها نشانه‌های شهری تهران نه نشانه‌های مرسوم‌اند و نه بناهای مشهور، بلکه کلمات عمومی‌ میادین شهری و تابلوهای هرروزه‌اند که بار معنایی‌شان را باخته‌ و بار نمادین شهری را به دوش می‌کشند. ردّ این مفاهیم در قالب کلمات و نشانه‌ها بر گوشه‌و‌کنار تصویر نشسته‌ است. مهدی خندان در این مجموعه شهر را مولد تجربه‌های گوناگون نشان می‌دهد؛ همزمان‌که ردّ تکنیک و شیوه‌ی چالش‌بر‌انگیز ظهور تصویر در حین چاپ عکس نمایان می‌شود، تخیلات و تمایلات شهرنشینی در این گسست، آشفتگی و ناپایداری به یاد آورده می‌شوند. این مجموعه ‪حاصل گشت‌و‌گذارهای عکاس است با موتوری که بر سپرش یک دوربین سوار شده و روایت را همان دوربین در بازه‌های زمانیِ مشخص ثبت می‌کند. عکاس در این‌جا از متن شهر که پیوندی جدانشدنی با تجربه‌‌های برگرفته‌ی او از فضا و کلمه دارد،یک بازی رمزگانی را می‌گشاید. افق دیدِ کاهش‌یافته‌ی ناظر در این عکس‌ها  با آن رنگ و روح لاجون آبی‌اش، چشم‌اندازی زبون و درعین­‌حال مخفیانه از فعل مشاهده و رصد سوژه‌هایی ارائه می‌دهد  که نه سودای پیش‌روی دارند و نه میل به پس‌رفتن.

وحید دشتیاری در مجموعه‌ی «قلم دروغ» که عکس‌ها در آن با شیوه‌ی چاپ نقره تولید شده‌اند، به‌دنبال برگرداندن اصالت و روح گم‌شده‌ی عکاسی و بازگشت ستایش یگانگی عکس به نسخه‌هایی همگانی است که دم‌دستی، هرروزه و فاقد اصالت‌اند. عنوان «قلم دروغ» که الهامی بازیگوشانه از کتاب «قلم طبیعت» هِنری تالبوت است، بر ابتذال و پوچی عکس‌های روزمره‌ی اینستاگرامی کاربران تاکید می‌کند. هرچند عکس‌های به اشتراک‌ گذاشته‌شده در فضای مجازی دارای دو مشخصه‌ی زمان و مکان‌اند همزمان اما از هر دو مولفه عاری‌ و بی‌بهره‌اند؛ این عکس‌ها که بارها در بستر ناواقعی دیجیتال به اشتراک و بازنشر گذاشته و بارها مجازی لمس می‌شوند دیگر فاقد آن روح و اصالت یگانه‌ی عکس‌اند.  «قلم دروغ» سرگشته‌ی آن روح گمشده است و تلویحا از شیوه‌ی چاپ  برای بازگشت  اصالت تصویر بهره می‌گیرد.

زندگی روزمره و حضور در فضاهای شهری، تجربه‌ی مکان‌ها و گشت‌و‌گذارهای مجازی همگی در دایره­‌ی تکثیر ماشینی تکرار می‌شوند و محصولات اجتماعیِ پوچ، ناواقعی و بی‌ثمر می‌آفرینند.

 

 

مجموعه‌ها