بهرنگ صمدزادگان (م. ۱۳۵۸، تهران، ایران) آموزش نقاشی را از کودکی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و بعد با ورود به هنرستان آن را ادامه داد. او مدرک کارشناسی نقاشی را از دانشگاه هنر و کارشناسی ارشد را از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرده است. صمدزادگان در سال ۱۳۸۷برندهی جایزه قلم طلایی اولین فستیوال مدیا آرت جوانان در قاهره شد (IMAFY) ، درسال ۱۳۸۸جایزهی اقامت مطالعاتی در شهر بریستول انگلستان را از بنیاد ویزیتینگ آرتس دریافت کرد. او همچنین در سال ۱۳۹۱ برندهی اقامت هنری در بنیاد سالزامت شهر لینتز در اتریش و در سال ۱۳۹۴برندهی اقامت هنری در بنیاد کلیولند و استودیو زایگوت شد. او از سال ۱۳۸۳به تدریس دروس نظری و کارگاهی هنر در دانشگاه سوره، دانشگاه هنر تهران و آموزشگاه آریا و ماه مهر اشتغال داشته است. در سال ۱۳۹۴ بهعنوان هنرمند مهمان، مدت یک ترم به تدریس در دانشگاه هنر کلیولند آمریکا پرداخت. صمدزادگان در هیات داوران دوسالانه دامونفر، نسل نو، فستیوال ویدئو آرتیست اصفهان، پرسبوک، جایزه ویستا، دوسالانه ورسوس و فراخوان پروژههای محسن حضور داشته است. صمدزادگان در آثارش به دنبال آزمودن امکان یا عدم امکان نمایش حقیقت، هویت و تاریخ در چهارچوب قوانین زیبایی شناسی و به چالش کشیدن توانایی تصویر در نمایش این مفاهیم است. او بهعنوان پژوهشگر و کیوریتور جدای از کشف و بررسی پدیدههای جدید هنری، معتقد به بازاندیشی در قواعد و الزامات تثبیتشدهی هنر و به چالش کشیدن آنها است. نقاشی زمینهی اصلی کار بهرنگ را شامل میشود. موضوعات آثار او برگرفته از تصاویر و روایات تاریخ معاصر ایران و آمیختن آنها با فانتزی داستانی و زیباییشناسی نقاشی است. اما هدف او بازنمایی روایت تاریخی نیست. تصویر تاریخ از نظر او یک مادهی شخصی است که تحت تاثیر کلیشههای تصویری و زیبایی شناختی ساخته میشود؛ ترکیبی از بههم ریختگی و آشفتگی و جستوجوی بیهودهی حقیقت دستنیافتنی. به همین ترتیب در طول کار، سلسله مراتب و نظامهایی را که بازنمایی اطلاعات و آگاهی را تحریف میکنند دنبال میکند. نظامهایی مثل سیاست، زیباییشناسی و تاریخ که قادرند متنی را تهی و عقیم سازند و میتوانند سلسله مراتبی نامعقول به وجود آورند که عامل سردرگمی دائمی و فقدان راهی برای ضبط و بیان حقیقت شوند. این نظام به نظر او در خلق هنری هم حاکم میشود و در آن، به مقصد رسیدن یا یافتن راه رهایی در کار نیست. بلکه تنها چیزی که وجود دارد جستوجو برای یافتن راهی دیگر و درواقع امیدی تازه برای برونرفت از آشفتگی و بحران است. بر این اساس است که فرآیند تولید هنر برای او، موازی تجربهی زیستن در زمان حال تحت تاثیر گذشته قرار میگیرد. علاوه بر این، فرآیند نقاشی برای صمدزادگان، جستوجویی است برای رسیدن به درک درستی از نقاشی بهعنوان یک مدیوم که روی شرایط جدید در وضعیت پسارسانهای کار میکند. او به تمرکز بر این نکته علاقمند است که چگونه نقاشی میتواند در شیوهای آزاد بهعنوان ابزاری برای پرداختن و تامل در جنبههای هویت فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد؛ موضعی که ممکن است در برابر شیوهی اعلامیهگون نقاشی قرار گیرد. او عناصر تصویریاش را از تجارب مشترک شخصی و جمعی جمعآوری میکند. این عناصر اغلب از زمینهها و دورههای مختلف اخذ شدهاند و دارای ویژگیهای ابهامآمیز هستند. فضای نقاشی برای او فضایی است که در آن چیزهای به ظاهر غیرقابل بحث دائماً مورد بازنگری قرار میگیرند و با چیزهای دیگر در روابط جدید قرار میگیرند. از این نظر فضای مفیدی برای تفکر است.